در گذرگاه زمان...
خبر آمدنت، میرود باغ به باغ، میرود شهر به شهر، مردمان یمن و مصر وتونس، مردمان لیبی، مردمان بحرین،سوریه، همه عالم به تمنای تو بر خاسته اند، لحظه ی آمدنت نزدیک است. شور و حالی بر پاست

 

5 دقیقه به ساعت دو مانده بود؛ اتوبوس به سختی هیکل سنگینش را توی خیابان می‌کشید، انگار تنش زیر لگدهای مسافرها کوفته شده بود و دیگر نای راه رفتن نداشت. گرمای شدید حس و حالی برایم نگذاشته بود .چشمانم را به سردر مغازه‌ها دوختم تا شاید حرکت کُند اتوبوس را حس نکنم.
اتوبوس توی ایستگاه ایستاد و صدای مسافرها که همدیگر را کنار می‌زدند تا زودتر بالا بیایند کلافه کننده بود. مسافرها یکی یکی صندلی‌ها را پر کردند. سری چرخاندم و به قیافه‌ی همه‌شان نیم‌نگاهی کردم، اما آن‌ها بی‌تفاوت به خیابان خیره شده بودند. اتوبوس به چهارراه رسید و پشت چراغ قرمز ایستاد. ناگهان صدایی سکوت اتوبوس را بهم ریخت. همه به طرف صدا نگاه کردند.


ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ دو شنبه 27 تير 1390برچسب:, توسط آوای خسته ( هانیه )

حتما براتون پیش اومده برای اینکه بخواین چیزی رو بهتر ببینید خیلی به چشماتون نزدیکش میکنید.

ولی اگه این فاصله خیلی نزدیک باشه دیگه اصلا اونو نمی بینید.

این حکایت "من"و نزدیکی "خدا" بهمه...

ارسال در تاريخ پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:خدا,و نحن اقرب الیه من حبل الورید, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

نجف

آهسته قدم به حرم مولا علی (ع) میذاری... انگار بعد مدت ها دوری، پا گذاشتی خونه ی خودت، تو آغوش امن پدر...

انقدر غرق آرامشی که اصلا گذر زمانو حس نمی کنی. اصلا انگار دنیا وایساده و یه دستی تو رو تو آغوشش گرفته و نمیذاره هیچ گزندی بهت برسه.

نگاه به ضریح میندازی ، شکوه و عظمت و جلالش مال پدر همه ی اماماس. بزرگیشو با تموم وجود حس میکنی. اصلا نمیدونی چی بخوای چی دعا کنی چی بخونی. حتی اگر اشکی هم ریخته میشه از آرامشه. بابا اصلا خودِ بهشته. کعبه با اون همه عظمتش این آرامشو نداشت. انقدر تو آرامش فرو میری که حتی صدای زائرای دیگه رو هم نمیشنوی. مثل خواب شیرین یه نوزاد.

انگار که چرخ زمون تو بهترین جا وایساده...

 

به ادامه ی مطلب مراجعه کنید



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:خدا, اهل بیت , اعیاد شعبانیه, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم
گفتی: فانی قریب
.::من که نزدیکم (بقره۱۸۶)::.
گفتم: ای کاش همیشه برای درد و دل کنارم بودی
گفتی: أقرب الیه من حبل الورید
.::از رگ گردن به تو نزدیکترم (ق/۱۶)::.
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم… کاش می شد من بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.::هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵)::.



گفتم: این هم توفیق میخواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.::دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲)::.
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.::پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰)::.
گفتم: با این همه گناه… آخه چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.::مگه نمی دونید خداست که توبه رو از بندههاش قبول میکنه؟! (توبه/۱۰۴)::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.::خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده ی گناه هست و پذیرنده ی توبه (غافر/۲-۳)::.
گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.::خدا همه ی گناه ها رو میبخشه (زمر/۵۳)::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.::به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵)::.
گفتم: نمی دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه؛ عاشق میشم! … توبه میکنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.::خدا هم توبه کننده ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲)::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک(خدایا غیر از تو کسی رو ندارم)
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.::خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/۳۶)::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟
گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.::ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته هاش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما رو از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳)

ارسال در تاريخ شنبه 11 تير 1390برچسب:خدا, مناجات, نیایش, آیه های قرآنی, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com (720×486)

با خدا راز و نیاز میکنم
آخر سر، یک سجاده خیس به جا می ماند و یک دل خالی از درد و دلتنگی....
خدایا
برای آنكه نزد تو آیم در جستجوی شفیعی بودم، واسطه ای می جستم تا مرا به حضورت بپذیری، میانجی طلب می كردم تا مرا از درت نرانی.
و خدایا، مهربان تر از تو نیافتم.
...
********
کوله بارت بر بند
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد
که به مقصد برسیم
بشناسیم خدا و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم...
میشود آسان رفت
میشود کاری کرد
که رضا باشد او....

ارسال در تاريخ جمعه 10 تير 1390برچسب:خدا, رازو نیاز با خدا, نیایش, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

سلام.

میلاد حضرت علی (ع) نبودم تا تبریک بگم.

برای همه آرزوی شادترین لحظه ها رو دارم.

در ادامه ی مطلب سخنان زیبایی از پدر بزرگوارمون: " مولا علی (ع) " آورده شده که خوندنش خالی از لطف نیست.

شاد باشید.

اللهم صل علی محمد وآل محمد  وعجل فرجهم.



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:خدا, شخنان حضرت علی (ع), میلاد حضرت علی (ع), روز پدر, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم ، بزرگ که شدیم چه دلتنگیم ...

 

 

  

کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود کاش همان کودکی بودیم

که تمام وجودش قلبی پاک و مهربون بود

 

همون قلب آکبندی که خدای مهربون بهمون هدیه کرده بود

مراقب قلبهامون باشیم

ارسال در تاريخ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:خدا, جملات قصار, متن کوتاه, جملات زیبا, , توسط آوای خسته ( هانیه )

یک کشتی در طوفان شکست و غرق شد . فقط دو مرد توانستند به سوی جزیره ای بی آب و علف شنا کنند و نجات یابند .
دو نجات یافته دیدند هیچ کاری نمی توانند بکنند با خود گفتند بهتر است از خدا کمک بخواهیم . بنابراین دست به دعا شدند و هر کدام به گوشه ای از جزیره رفتند .
مرد اول از خدا غذا خواست . فردا مرد اول درختی یافت و میوه ای بر آن ٬ آن را خورد . اما مرد دوم چیزی برای خوردن نداشت .
هفته ی بعد مرد اول از خدا همسر و همدم خواست . فردا کشتی دیگری غرق شد ٬ زنی نجات یافت و به مرد رسید . در سمت دیگر مرد دوم هیچ کس را نداشت .
مرد اول از خدا خانه ٬ لباس و غذای بیشتری خواست . فردایش به صورت معجزه آسایی تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید . مرد دوم هنوز هیچ نداشت .
دست آخر مرد اول از خدا کشتی خواست تا او و همسرش را با خود ببرد . فردای آن روز کشتی ای آمد و در سمت او لنگر انداخت . مرد خواست به همراه همسرش از جزیره برود و مرد دوم را هما جا رها کند . پیش خود گفت مرد دیگر حتما شایستگی نعمت های الهی را ندارد چرا که درخواست های او پاسخ داده نشد ٬ پس همین جا بماند بهتر است .
زمان حرکت کشتی ندایی از آسمان پرسید : چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی ؟ پاسخ داد : این نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است همه را خودم درخواست کرده ام . درخواست های او که پذیرفته نشد پس لیاقت این چیزها را ندارد .
ندا ٬ مرد را سرزنش کرد که اشتباه می کنی ! زمانی که تنها خواسته ی او را اجابت کردم این نعمت ها به تو رسید ...
مرد با حیرت پرسید : از تو چه خواست که باید مدیون او باشم ؟
ندا پاسخ داد : از من خواست که تمام خواسته های تو را اجابت کنم !!!


 

ارسال در تاريخ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:خدا, متن کوتاه, متن زیبا, مطالب خواندنی, همسفر, استجابت دعا, تمنا, نعمت, جزیره, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

وقتی........................

 

وقتی تو خودت گیر می کنی 

 

وقتی همه چیز برات میشه یه سوال !

 

وقتی توی تکرار صحنه ها اسیر میشی

 

وقتی اونقدر خسته میشی که حتی از فکر کردن به فکر کردن هم بیزار میشی

 

وقتی کسی نیست که بفهمه چی میگی 

  

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:خدا, عکس بچه, نی نی ناز, نکات آموزنده, متن خواندنی, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

Amazing Flowers in Real
Life
 
 
من راه آشیان خود را از یاد برده ام


یک دم مرا به گوشه ای راحت رها مکن!


با من تلاش کن تا بدانم نمرده ام...!!!

ارسال در تاريخ چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:خدا, شعر کوتاه , شعر عاشقانه , متن زیبا, متن کوتاه, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

اگر نميتواني بالا روی،  پس سيب باش تا با افتادنت انديشه اي بالا رود

ارسال در تاريخ شنبه 7 خرداد 1390برچسب:خدا, سیب , نیوتون,جاذبه ی زمین, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

هنگامي كه چشمانت را ندارم در تاريكي زندگي مي كنم

و هنگامي كه خنده هايت را ندارم در سكوت

مانند مومني كه كسي خدايش را كشته باشد

من دليلي براي زندگي ندارم ...

به تو محتاجم ...

چون يك درخت به باران چون انسان به فراموشي چون تاريكي به روز

كاري نميتوانم بكنم چون عشق تو بر من غلبه كرده است و من همواره به تو محتاجم ...

براي دانستن اينكه شبها آسمان زيباست براي اينكه بهتر از آنچه هستم باشم براي اينكه بدانم زمان كوتاه است

و من همواره به تو محتاجم ...

 

 

وبلاگ:    http://www.bashshar.loxblog.com/ با نام : عاشیقیزم!!!

ارسال در تاريخ شنبه 7 خرداد 1390برچسب:خدا, عشق, نیاز, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،


آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،


آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن

غرورش را نشنوی،


آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،


می خواهم بدانم،


دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای


خوشبختی خودت دعا کنی؟

ارسال در تاريخ شنبه 7 خرداد 1390برچسب:خدا, دعا, نیایش, سهراب سپهری, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

به چه مانند کنم حالت چشمان ترا ؟

به غزلهای نوازشگر حافظ در شب؟

یا به الماس سیاهی که بشویندش در جام شراب ؟

به چه مانند کنم؟؟؟

 

شعری از مرحوم مهدی سهیلی

در  ادامه ی مطلب ، متن کامل شعر را مشاهده میکنید.



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ جمعه 6 خرداد 1390برچسب:خدا, زیبایی, عشق,مهدی سهیلی, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

http://www.img.upnload.com/images/w6awg2mgkwkcoih7im.jpg


زندگی یک راز است
راز لبخند طراوت ها
زندگی یک رنگ است
رنگ زیبای جدا گشتن از عادت ها
زندگی یک حرف است

حرف عشق است میان علف هرزه صحبت ها
زندگی یک نام است
نام آن کس که نویسی هر روز

دوستت می دارم
زندگی یک خبر است
خبرِ برزگری ساده و پاک
که بگوید امروز غنچه های گل سرخم وا شد
که بگوید امروز نم نم بارانی آمد و باغچه ها زیبا شد
که بگوید امروز بلبل غمزده دیروزی شاد و خندان شده است
زندگی لبخند است
زندگی امید است
زندگی یعنی من
زندگی یعنی تو

زندگی یعنی عشق
و همین هاست شکوفایی تاکستان ها

ارسال در تاريخ پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:خدا, زندگی, محبت, زیبایی, عشق, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 امسال ولادت حضرت زهرا(س) و روز زن  و بهتر بگم روزمادر مصادف شده با 3 خرداد روز آزاد سازی خرمشهر

خرمشهر آزاد شد .خرمشهر را خدا آزاد کرد.

انشااله که همیشه دل مردم خوبمون شاد باشه .

 

اوج عشق مادری را در این عکس می توان دید.

 

 

عکسی از اولین روزهای جنگ تحمیلی و در روستاهای اطراف خرمشهر ،

که مادر اینگونه فرزندش را در آغوش خود می گیرد تا اگر آسیبی هم رسید به مادر برسد نه به فرزند.

ما همه عکس مادر چینی که کودک دلبندش را برای مصون ماندن از آوار زلزله در آغوش کشیده بود دیدیم و تحسین کردیم

 اما مادران فداکار تو کشور عزیزمون ایران هم فراوان بوده و هستند

قربون همه مادرای صبور و مهربون ایرونی .

روزتون مبارک

همه ما دوستتون داریم و محتاج دعای خیرتون هستیم

ارسال در تاريخ دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:خدا, حضرت زهرا(س), روز مادر, عکس , عشق مادری, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 
 
 
 
وقتی تنهاییم دنبال دوست میگردیم

پیداش که کردیم دنبال عیب هاش میگردیم

وقتی که از دست دادیمش
 
دنبال خاطراتش میگردیم
 
و باز تنهاییم
 
 
****
 
هیچ چیز ساده تر از قلب نميشکنه
 
 
ژان پل سارتر
 
 
ارسال در تاريخ چهار شنبه 28 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, قلب, عشق, کلمات قصار,ژان پل سارتر, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

 چشم بد دور،

                                          عمرتان بسیار

                                                                                کس نبیندملالتان آقا!

   مانمردیم خون دل بخوری

                                                                                 تخت باشد خیالتان آقا.

برگرفته از وبلاگ گلچین کلیپ مذهبی ، سیاسی ، اجتماعی

 

ارسال در تاريخ چهار شنبه 28 ارديبهشت 1398برچسب:خدا,رهبر, ولی فقیه, شعر کوتاه, اشک, غم, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

من هر روز تغییر می کنم

 


 

اگر توانسته باشم درقلب یک انسان

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com 

 

پنجره جدیدی را به سوی او باز کرده باشم

 

زندگانی من پوچ نبوده است.

 

زندگانی تنها چیزی است که اهمیت دارد

 

نه شادمانی و نه رنج و نه غم یا شادی.

 

تنفر همان قدر خوب است که عشق

 

 ودشمن همانقدر خوب است که دوست.

 

برای خودت زندگی کن

 

 

زندگانی را  آنسان که خود می خواهی زندگی کن.

 

واز این رهگذر است که تو

 

باوفاترین دوست انسان خواهی بود.

 

 

_من هر روز تغییر می کنم_

 

 

ودرهشتاد سالگی هم همچنان تجربه می آموزم

 

 وتغییر می کنم.

 

کارهایی را که به انجام رسانده ام

 

دیگر به من ربطی ندارد

 

دیگر گذشته است.

 

من برای زندگی هنوز نقدینه های بسیاری

 

در اختیار دارم.

 

 

 

 

 جبران خلیل جبران

 

ارسال در تاريخ دو شنبه 26 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, متن کوها, متن زیبا, جملات زیبا, جبران خلیل جبران, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

 

 

 

 عصر یک جمعه ی دلگیر 

 دلم گفت بگویم / بنویسم

                 که چرا عشق به انسان نرسیدست

    و چرا آب به گلدان نرسیدست

         و هنوزم که هنوز است

         غم عشق به پایان نرسیدست

 

  بگو حافظ دل خسته زِ شیراز بیاید

  بنویسد

  که چرا یو سف گمگشته به کنعان نرسیدست

  و چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیدست

 

***

 

  عصر این جمعه ی دلگیر

  وجودِ تو کنارِ دلِ هر بی دلِ آشفته شود حس

                  تو کجایی گل نرگس؟؟!!

 

در ادامه ی مطلب عکس و  پیامک های مربوط به این روز را مشاهده می کنید.

 


 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه 24 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, امام عصر (عج) ,مهدی صاحب الزمان (عج), ظهور,آخرالزمان, منجی, پیامک های زیبا, پیامک های مذهبی,, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

و آن زمان که خدا تو را آفرید به فکر نا امیدی دل من بود 


                                        که با دیدن تو توان زندگی پیدا کرد    


 دوباره رنگ گرفت


 دوباره نفس کشید                               


 دوباره خندید                                                               


 

 و امروز به یاد آن لحظه دوباره گریه خواهد کرد... 


 

ارسال در تاريخ پنج شنبه 22 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, آفریینش, من و تو , زیبایی, خنده , گریه , عاشقانه, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

استادى از شاگردانش پرسيد: چرا ما وقتى عصبانى هستيم

 داد مي‌زنيم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگين هستند

صدايشان را بلند مي‌کنند و سر هم داد مي‌کشند؟


شاگردان فکرى کردند و يکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه،

آرامش و خونسرديمان را از دست مي‌دهيم.

استاد پرسيد: اين که آرامشمان را از دست مي‌دهيم درست

است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد

مي‌زنيم؟ آيا نمي‌توان با صداى ملايم صحبت کرد؟ چرا هنگامى

که خشمگين هستيم داد مي‌زنيم؟

 شاگردان هر کدام جواب‌هايى دادند امّا پاسخ‌هاى هيچکدام

استاد را راضى نکرد.

سرانجام او چنين توضيح داد: هنگامى که دو نفر از دست

يکديگر عصبانى هستند، قلب‌هايشان از يکديگر فاصله مي‌گيرد.

آن‌ها براى اين که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.

هر چه ميزان عصبانيت و خشم بيشتر باشد، اين فاصله بيشتر

است و آن‌ها بايد صدايشان را بلندتر کنند.

سپس استاد پرسيد: هنگامى که دو نفر عاشق همديگر باشند

چه اتفاقى مي‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمي‌زنند بلکه خيلى به

آرامى با هم صحبت مي‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هايشان خيلى به

هم نزديک است. فاصله قلب‌هاشان بسيار کم است

استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به يکديگر بيشتر شد،

چه اتفاقى مي‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم

نمي‌زنند و فقط در گوش هم نجوا مي‌کنند و عشقشان باز هم

به يکديگر بيشتر مي‌شود.

 

سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بي‌نياز مي‌شوند و فقط به

يکديگر نگاه مي‌کنند. اين هنگامى است که ديگر هيچ فاصله‌اى

بين قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.

ارسال در تاريخ پنج شنبه 22 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, استاد, دانشگاه,دانشجو,قلب,عشق,محبت,دوستی, داستان کوتاه,, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

خدا گوید :


                تو ای زیباتر از خورشید زیبایم ..

                                        تو ای والاترین مهمان دنیایم ..
 

بدان آغوش من باز است ..
                            

                           شروع کن یک قدم با تو ..

                                        

                                  تمام گامهای مانده اش با من ...

 
ارسال در تاريخ چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, جملات قصار, زیبایی, دردودل با خدا, آغوش, عشق, محبت,مهمان, والا, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

ما زندگی می کنیم تا قیمت پیدا کنیم

                                 نه به هر قیمتی زندگی کنیم

ارسال در تاريخ چهار شنبه 21 ارديبهشت 1390برچسب:خدا,زندگی, راز زندگی, قیمت, بها,بهای زندگی, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

 

گروه اينترنتي درهم | www.darhami.com

 

 

پرسیدم..... ،

چطور ، بهتر زندگی کنم ؟

 با كمی مكث جواب داد :

گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،

با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،

و بدون ترس برای آینده آماده شو .

ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .

شک هایت را باور نکن ،

وهیچگاه به باورهایت شک نکن .

زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .

پرسیدم ،

آخر .... ،

و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :

مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،

قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .

كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..

بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..

داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ... 


 

هر روز صبح  ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،

آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،

شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..

مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،

مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..

به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،

كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :

زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،

فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،

 

زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست


 
ارسال در تاريخ یک شنبه 18 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, زلال , آسمان , آبی, بیکرانه, شیر, آهو,زندگی,رابسه,زیبایی, چگونه بهتر زندگی کنیم, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

در تصاوير حكاكي شده بر سنگهاي تخت جمشيد هيچكس عصباني نيست. هيچكس سوار بر اسب نيست. هيچكس را در حال تعظيم نميبينيد. هيچكس سر افكنده و شكست خورده نيست .هيچ قومي بر قوم ديگر برتر نيست و هيچ تصوير خشني در آن وجود ندارد . از افتخارهاي ايرانيان اين است كه هيچگاه برده داري در ايران مرسوم نبوده است در بين صدها پيكره تراشيده شده بر سنگهاي تخت جمشيد حتي يك تصوير برهنه و عريان وجود ندارد ، بفرست براي ايرانيان تا يادمون بمونه چي بوديم!
ارسال در تاريخ یک شنبه 18 ارديبهشت 1390برچسب:خدا,ایران,اصالت ایرانی, تخت جمشید,نجابت و عفاف ایرانی, عصبانیت,برده داری,بردگی, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

از پاسخ من معلمان آشفتند

از حنجره شان هر چه درآمد گفتند

اما هنوز معتقدم از جاذبه تو سیب ها می افتند . . .

 

ارسال در تاريخ چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390برچسب:خدا,معلم,جاذبه,سیب,نیوتون, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

الو. سلام...
 
 منزل خداست؟
 
 اين منم مزاحمي که آشناست

 


هزار دفعه اين شماره را دلم گرفته است
 
ولي هنوز پشت خط در انتظار يک صداست

شما که گفته ايد پاسخ سلام واجب است

به ما که مي رسد ، حساب بنده هايتان جداست؟
 
الو

دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد

خرابي از دل من است يا که عيب سيم هاست؟

چرا صدايتان نمي رسد کمي بلند تر

صداي من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟

اگر اجازه مي دهي برايت درد دل کنم

شنيده ام که گريه بر تمام دردها شفاست

دل مرا بخوان به سوي خود تا که سبک شوم

پناهگاه اين دل شکسته خانه ي شماست

الو ، مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم

دوباره زنگ مي زنم ، دوباره ، تا خدا خداست

دوباره ...

 تا خدا خداست...

 *******

 با همه ی این حرفا میدونم که مشکل از دل منه و از ایمان و اراده ی ضعیفم که صداتو نمیشنوم خدا ی خوبم...

 
ارسال در تاريخ دو شنبه 12 ارديبهشت 1390برچسب:خدا, صحبت با خدا,مناجات, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

زندگی، ارزش آنرا دارد که به آن فکـر کنی.

زندگی، ارزش آنرا دارد که ببویی اش چون گل، که بنوشی اش چون شهد.

زندگی، بغض فـروخورده نیست.

زندگی، داغ جگــــر گـــوشه نیست.

زندگی، لحظه دیدار گلــی خفته در گهــــواره است.

زندگی، شوق تبسم به لب خشکیده است.

زندگی، جـــرعه آبی است به هنگامه ظهـــر در بیابانی داغ.

زندگی، دست نوازش به ســر نوزادی است.

زندگی، بوسه به لبهای گلی است که به شوقت همه شب بیدارست.

زندگی، شـــوق وصال یار است.

زندگی، لحظه دیدار به هنگامــــــه یاس.

زندگی، تکیه زدن بر یــار است.

زندگی، چشمه جــوشان صفا و پاکـــی است.

زندگی، مـــوهبت عرضه شده بر من انسان خاکـــی است.

زندگی، قطعه سرودی زیباست که چکاوک خواند که به وجدت آرد به سرشاخه امید و رجا.

زندگی، راز فـروزندگی خورشید است.

زندگی، اوج درخشندگــــــی مهتــاب است.

زندگی، شاخه گلی در دست است که بدان عشق سراپا مست است.

زندگی، طعــم خوش زیستن است، شور عشقی برانگیختن است.

زندگی، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است.

زندگی، مزه طعم شکلات به مذاق طفل است. به، كه چقدر شیـــرین است.

زندگی،خاطره یک شب خوش،زیر نورمهتاب،روی یک نیمکت چوبی سبز،ثبت درسینه است.

زندگی، خانه تکانی است. هر از چندگاهی از غبار اندوه.

زندگی، گـوش سپردن به اذان صبح است که نوید صبـح است.

زندگی، گاه شده است خوش نیاید به مذاق.

زندگی، گاه شده است که برد بیراهم.

زندگی، هر چه که هست، طعـــم خوبی دارد، رنگ خوبــــی دارد.

 

ارسال در تاريخ شنبه 10 ارديبهشت 1390برچسب:خدا,زندگی, زیبایی, طبیعت,آرامش, عشق,باغ,طراوت, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

مناجاتي ازصحيفه سجاديه
 
 

خداوندا ، چگونه تو را بخوانم كه من منم ؟ و چگونه از تو قطع اميد كنم كه تو ، تويي ؟

خداوندا ، ازتو نخواسته ام تو به من عطا ميكني ،پس از چه كسي بخواهم كه به من عطا كند؟

خداوندا ، تو را نخوانده ام و تو پاسخم مي دهي ، پس چه كسي را بخوانم كه پاسخم دهد ؟

خداوندا ، زاري نكرده به درگاهت ، بر من مهرباني ميكني ، پس نزد چه كسي زاري كنم كه بر من مهرباني كند ؟

 بارالها ، آن سان كه دريا را براي موسي شكافتي و نجاتش دادي ، از تو ميخواهم كه بر محمد (ص)

 و آل او درود فرستي و مرا از تنگناهايي كه در آن گرفتار شده ام وارهاني و مرا ازگشايش

 و فرج زودرس بهره مند كني ، به فضل رحمتت اي مهربان ترين مهربانان .

                                                                                              آمين يا رب العالمين

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:خدا,مناجات,صحیفه ی سجادیه,دعا,پروردگار,فضل و مهربانی, توسط آوای خسته ( هانیه )

 

یاد خدا آرام بخش دلهاست

۱- رازآرامش درون خویشنداری است.انرژیهای خود راپراکنده نکن. آنها را تحت نظر داشته باش مفید هدایت کن.

۲- راز آرامش درون در این است که هرکاری را با حواس جمع و علاقه انجام دهی.

۳- راز آرامش درون در زمان حال زندگی کردن است گذشته و آینده را در چرخه ذهنی ابدیت رها کن.

۴- راز آرامش درون در آسایش درون است. آسایش جسمانی ، عاطفی ، ذهنی و سپس معنوی است.

۵- راز آرامش درون در دل نبستن است. این را بدان که در حقیقت، هیچ چیز و هیچ کس به تو تعلق ندارد.

۶- راز آرامش درون در شادی است. افکار شادی آفرین را آگاهانه حفظ کن

۷- راز آرامش درون در آروز نداشتن است.این را بدان که شادی در درون تو جای دارد، نه خارج از وجود تو

۸- راز آرامش درون دراین است که همه چیزرا همانطورکه هست بپذیری.آنگاه با امیدوآرامش دربهبودی آن قدم برداری.

۹- راز آرامش درون در درک این مطلب است که تو نمی توانی دنیا را تغییر دهی. اما می توانی خودت را تغییر دهی.

۱۰- راز آرامش درون دردوستی باافراد مثبت است.ازمعاشرت باافرادی که طبیعتی خالی ازصفا،صمیمیت دارنداجتناب کن.

۱۱- راز آرامش درون در ایجاد آرامش در محیط اطراف خویش است.

۱۲- راز آرامش درون در یک زندگی ساده است. ضروریات زندگی را دوباره برای خود تعریف کن.

۱۳- راز آرامش درون در یک زندگی سالم است. هر روز ورزش کن، غذای مناسب بخور و نفس عمیق بکش.

۱۴- راز آرامش درون در داشتن وجدانی پاک است. به آرمان هایت پاینده باش.

۱۵- راز آرامش درون در رفتار آزادانه است. رفتاری که بر آمده از خود واقعی ات باشد، نه افکار دیگران.

۱۶- راز آرامش درون در این است که در تمام مراحل زندگی از حق پیروی کنی.

۱۷- راز آرامش درون در غبطه نخوردن به مال دیگران است. این را بدان که آنچه حق توست، خود را به تو خواهد رساند.

۱۸- راز آرامش در گله مند نبودن است. آنچه دنیا به تو می بخشد، در مقابل چیزی است که پیش تر ، تو به او بخشیده ای.

۱۹- راز آرامش درون دراین است که اشتباهات خودرا بپذیری وبدانی که فقط خودتومی توانی آنها را به موفقیت تبدیل کنی.

۲۰- راز آرامش درون در این است که بر دشمن درونت غلبه کنی، نه اینکه او را سرکوب کنی.

۲۱- راز آرامش درون در تمرین اراده است. حتی اگر نفست به شدت مخالف باشد.

۲۲- راز آرامش درون در این است که دلت همیشه شاد باشد، حتی هنگامی که دیگران عبوس هستند.

۲۳- راز آرامش درون در این است که به جای توقع خوشحالی از دیگران، خود آنها را خوشحال کنی.

۲۴- راز آرامش درون در این است که خیر و سلامت دیگران را خیرو سلامت خود بدانی.

۲۵- راز آرامش درون در بی آزار بودن است. هرگز عمدا کسی را نرنجان.

۲۶- راز آرامش درون کار کردن" درکنار" دیگران است، نه "در مقابل" آنها.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد